سلام
ماجرایی که عرض کردم خدمتتون برای 2هفته مونده به ماه رمضان بود
مشاور محترم مارو برای تنظیم لالا فرستاد پیش روانپزشک
از زولیپیدیم و الپرازولام رسیدیم به یه قرصی که الان یادم نیست
عاغا خوردن همانا و چپه شدن همان
عرق میکردم
تصاویر روشن(مردمک چشم بازتر شد)
کلافه
بیتاب
اصلا یه وعض داغانی که نگم برات
3روز بعد رفتم گفتم داداش اشتباه زدی این چی بود
گفت اشکال نداره این عوارض قرصه خیلی کم پیش میاد کسی حساسیت نشون بده شما بخور اگه تا یه هفته درست نشد بیا تا 100هم میشه دوزشو بالابرد
حالا دوز ما25 بود
:/
مگه خلم
یه قرص بزنم که خوابم تنظیم بشه
کل روز کلافه باشم
شبم که داغون
البته تشنگی زیاد هم درکنارش که من نگران روزه بودم
عرض کردیم به روانپزشک چیز مشنگ
گفت :
من دکترم من باید اجازه روزه گرفتن به ما بدم نمیدم!
@___@
شما با خیال راحت و بدون عذاب وجدان روزت رو بخور
خوابت تنظیم میشه
امتحاناتم تموم میشه
بعد زمستون ماه بگیر!
اصلا نمیتونستم بفهممش
میگفت به نظر شما اگه پیامبر الان بود خودش روزه میگرفت؟
الان همه چیز با اون موقع تغیر کرده
اون موقع با یه خرما میتونستن زنده بمونن ولی الان چی؟!
در جوابش فقط گفتم گذر زمان هیچ اهمیتی نداره
اسلام دینی برای همه زمان و مردم هست
!
مرتیکه بیشور
باشه قبول که دکتر میتونه شمارو منع کنه از روزه
ولی خب خدا به خودمونم شعور داده
اینکه سلامتی در خطر باشه
منکه چندماهه با خوابم درگیرم
خو یه ماهم روش
چه اصراری به این قرص مسخره داری تو اصلا!
اه
فکر کرده ما از اون خانوادهاشیم
در همین حد بگم که الان خیلی هم اوکیم
از داروخانه محل قبلی که کلی اشنام زولیپیدیم پرفتم خودم درستش کردم
با اون قایفش
اه
زندگی زیباست
و خداوند به این بیشورا لبخند معنا دار میزند
:))